Thursday, October 30, 2008

آسمان همین رنگ است







از چین میگه من ناراحت میشم اگه با دختر دیگری چت کنی !‌... قضیه فراگیره هاآآ
ـ





√جوابیه


  • بهارجان والا راستیتش من فقط نگرانی مادر رو فهمیدم ولی جوانی و اینا رو نه ! ... مگه من پیرم ؟؟؟



    ـ
  • چپ و راست







    من دائماً دارم چاق تر می شوم و احساس می کنم مادرعزیزتر از جان دارد از من انتقام شوخیهایم درخصوص چاق بودنشان را می گیرد . ایشان به تازگی همش برام بستنی و شوکولات می گیرند و عجیب تر اینکه دو هفته است که ما شام داریم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ـ
    از طرفی مشغله کاری فرصت و رمق ورزش نذاشته ، به بستنی و شوکولات هم نه نمی‌گویم و بنده رو به ترکیدن هستم
    مادرعزیزترازجان ... شام !!!!!!!!!!!!!!!!!! ـ



    ـ





    √جوابیه


  • ساراجان مگه وبلاگ ویکیپدیاست ؟؟؟



  • بهارجان ... آم‌م‌م‌‌م‌م‌ ... ترجمه پلیز !!! ـ


    ـ
  • Wednesday, October 29, 2008

    UPDATE







    یک نفر بهم گوشزد کرده که کمتر آپ می کنم که باعث شده جهت جلب رضایت ایشان آپ نمایم

    بزودی در این مکان آپکشی می شود



    a minimal
    ـ





    √جوابیه


  • 63-65 فقط فهمیدم که هیچی نفهمیدم



  • بهارجان ممنون


    ـ
  • Wednesday, October 22, 2008

    me ! WiseMadGuy






    یک
    چه جالب !!! قبلاً بهش لینک داده بودم ... پس چرا نخونده بودمش ؟؟؟

    دو
    روز خوبی بود ... انقده کار داشتم که نفهمیدم چطور گذشت ... حال میده وقتی می بینی اینهمه کار رو تموم کردی چه تموم کردنی ... کف

    سه
    امروز روز شانس بود ... کاش یه نقشه گنج داشتم

    چهار
    در آستانه سی سالگی بهترین بازی ممکن رو یاد گرفتم اسمش اینه : "‌چی بلدی که من بلد نیستم ؟؟؟

    پنج
    دیدی گفتم ؟؟؟ ... تو هم همینطور

    شش هفت خواهش
    یک - بابا لامصب صبر کن دوست بشیم اسم همدیگرو بدونیم بعد بگو بیا منو بگیر من هدفم دوستی نیست ... هول !!!!! ـ
    ـ ( همون مقدمه + باشه شکست عشقی داشتی ، گذاشتتت رفته و هوارتا چیزه دیگه اقلاً صبر کن به قرار ملاقات گذاشتن برسه بعد از این عشوه خرکیها بیا
    ـ باباجان سایت دوستیابیه نه رواندرمانی ... هی عکسهای غم انگیز و اشک و شعر تنهایی و آی دی غم و تنها و غیره ... خب برو روانپزشک
    ـ عکس احمدی نژاد بجای عکس پروفایل ؟؟؟ ... خب این می خواد بگه ممکنه شبیه میمون باشه ولی درعوض تنها میمونیه که میتونه حرف بزنه

    هشت
    غلطی نمودیم گفتیم وبلاگ داریم همکارمان ولکن نیست !!! حاشا و کلا که ما آدرس بدهیم ... اونم به کسی که وبکمش رو به ما نشان نمی دهد ... یعنی چه ؟؟؟

    نه
    با سنهای بالاتر از خودم راحت ترم ... اونا هم فهمیدن دنیا دو روزه و بخوایناز و ادا بیای همین دو روز هم رفته و هم معمولاً وقتی می خوان با کسی دوست بشن دیگه صغرا کبرا ندارن که "بخاطر بی افم عذاب وجدان دارم" یا "هدف من دوستی نیست" و هزار داستان دیگه ... دوست - دوست
    ـ






    جوابیه


  • دخترک این حرفا چیه ... من اگه وبلاگت رو میخونم برای اینه که نوشته هات رو دوست دارم و هیچ توقعی هم ندارم . ممنون از کامنتها

    ـ
  • Monday, October 20, 2008

    رفتیم از اون ورا گذری ... ـ






    این وبلاگ رو تاحالا ندیده بودم ... بسی جالب بود ... طرفداران وبلاگ های جالب از دست ندهید

    قره قروت هم چندتا پست ناب گذاشته

    ـ

    Saturday, October 18, 2008

    نمیشه






    ـ نمیدونم فقط تلفنی صحبت کردیم ولی صداش خیلی مظلوم بود
    ـ مظلوم ؟؟ اوکی پس پولدار نیست
    ـ اِ ؟!! ... خیلی افتاده هم بود
    اوکی پس قیافه هم نداره !!!!ـ
    ـ اصلاً هم حرف ازدواج نمیزد
    ـ هَـ ... !!؟؟



    راستی اگه اهل وبلاگ خواندن هستید و با این وبلاگ آشنایی ندارید حتماً اول این پست و بعد سایر مطالبش رو بخونید



    ـ


    ـ

    Thursday, October 16, 2008

    دهکده جهانی






    پوف !! هیچی دیگه حالا هی چپ و راست گلشیفته فراهانی : فیلم گلشیفته فراهانی - ایمیل درخصوص گلشیفته فراهانی - سوال درباره گلشیفته فراهانی - سر هر چهارراه که می رسی سی دی گلشیفته فراهانی - هر سایت ایرانی که میری لینک گلشیفته فراهانی
    الکی نیست میگن دهکده جهانی !!! ـ

    ـ





    سربازیه تموم شد و باز هم وقت کم دارم ... چون رفتم سر کار
    از طرفی در آستانه سی سالگی دارم در سایتهای دوستیابی دنبال ... نمیشه گفت همسر آیندم ولی دنبال افرادی که کاندیدای این قضیه بشن می گردم ( بهشون نگین اینجا مال منه !!! )ـ
    از طرفی این سایتها پر از دروغه : از اونی که عکس هنرپیشه ای رو بجای عکس خودش میذاره تا اونی که عکس احمدی نژاد ! یا اینایی که جنسیت خودشون رو نمیدونن !!!ـ
    بعدش هم اینکه در رده سنی من کمتر کسی دیگه مونده ... اونایی هم که هستن کلاس میذارن که من نامزد دارم یا هدفم آشنایی نیست ( بابا دستپاچه اقلاً صبر کن سلام احوالپرسی کنیم بعد بگو بیا منو بگیر !!!‌)ـ
    این وسط من می خوام نقاشی بکشم ‌
    ـ



    ـ

    Wednesday, October 8, 2008

    یکی برای گشت ارشاد قلاده بخره





    اپیزود یک : ـ
    دختر خوش قد و بالایی که شال باریکی روی سر دارد و موهای نرم و بلند دم اسبیش ورای او در هوا موج میی خورد به سرعت دوان دوان دور می شود . پشت سر او پلیس بی پدر مادری با موتور دنبالش است . پلیس که دخترک از دیدش خارج شده ، از عابرین می پرسد کجا رفت ( انگار همه مثل خودش بی خواهر مادر هستند ) هیچکس جواب نمی دهد و نگاههای بدی در یافت می کند . پسر جوانی بلند داد می زند "رفت توی اون ساندویچی !" همه ناراحت نگاهش می کنند اما وقتی پلیس دست خالی بیرون می آید و می پرسد پس گو همه بهش لبخند زدند . گفت " اینیکی نه ! اونیکی !!!‌" دوباره همه شک می کنند ... پلیس سر کار بود - دخترک رفت - مردم خوشحال شدند ( چهارشنبه هفدهم مهر هفتاد و هشت - خیابان کارگر جنوبی ساعت یک ربع بع پنج بعد از ظهرـ
    تقدیم به همه گشت ارشادی های بی خواهر مادر : همه دخترها مثل خواهرها و دخترهای شما نیستند . خیلی مرد هستید خواهر مادر خودتون رو جمع کنید
    ـ
    ماشین های راهنمایی رانندگی هم میرن مبارزه با بدحجابی . خدا نصیب کنه خواهر مادرتون شناخته بشن همچین باهاشون به مبارزه بپردازم ... تازه در جریان باشین خیلی ها مثل من هستن ... از آقایون در گشت ارشاد سوالی دارم : الان خواهر مادرتون کجا هستن ؟ با حجاب توی خیابون ؟
    ـ