Thursday, October 30, 2008

چپ و راست







من دائماً دارم چاق تر می شوم و احساس می کنم مادرعزیزتر از جان دارد از من انتقام شوخیهایم درخصوص چاق بودنشان را می گیرد . ایشان به تازگی همش برام بستنی و شوکولات می گیرند و عجیب تر اینکه دو هفته است که ما شام داریم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ـ
از طرفی مشغله کاری فرصت و رمق ورزش نذاشته ، به بستنی و شوکولات هم نه نمی‌گویم و بنده رو به ترکیدن هستم
مادرعزیزترازجان ... شام !!!!!!!!!!!!!!!!!! ـ



ـ





√جوابیه


  • ساراجان مگه وبلاگ ویکیپدیاست ؟؟؟



  • بهارجان ... آم‌م‌م‌‌م‌م‌ ... ترجمه پلیز !!! ـ


    ـ
  • 0 Comments:

    Post a Comment

    Subscribe to Post Comments [Atom]

    << Home