Tuesday, September 9, 2008

What eveeeeeeeerrrrrrrr !!!!!!!!!!!





به جهنم که نمی دونم این یارو کی بود ... الانم اسمش یادم نمیاد ... اون دانشجوهه که گرفته بودنش ... شکنجه شده بود ... چون مثل خیلی آدمهای دیگه انقدر شعور نداشت که بدونه وقتی یک گرگ بهت حمله می کنه نمی تونی با دموکراسی و گفتگوی تمدنها آدمش کنی ... مثل اون الاغهایی که چندین سال پیش ریختن توی خیابونها و این بلا رو سر نسل من آوردن ... از نظر من اینها هیچ فرقی با اون نسل نمی کنن ... چیه ؟؟؟ میخواین حکومتی مثل حکومت سوئیس یا کانادا داشته باشین ولی خودتون همین ملت بمونین ... همیشه در صحنه می گین بهش نه ؟؟؟ ... فکر کردی اینا برن کیا میان جاشونو می گیرن ؟؟؟ منتخبین مردم ؟ یا آمریکا ؟ یا انگلیس ؟ ... نمیدونم نمی خوام هم بدونم این پسره چه گهی خورده ... بذار احمقهای دیگه عکسش رو ببوین و براش هورا بکشن که "آره تو میهن پرستی !! " ... من به هر خری که خودشو بندازه جلو گلوله نمی گم وطن پرست ... اگه زد چندتا وطن فروش رو کشت من می پرستمش اگرنه اینکه خودشو بکشه چه خاصیتی داره ؟؟؟ ... حالا تو منو سرزنش کن که چطور تو اینو نمیشناسی و همه میشناسن و این روز هجده تیر دستگیر شد و غیره ... شد که شد ... عقلش کم بود ... چی فکر کرده بود ؟؟؟ که رهبری براش گل میاره میگه پسرم من واقعاً شرمنده شدم ؟؟؟!!! یا مثلاً بیا تو رهبر این مردم بشو ؟؟؟ یا فکر کرده بود مردم الان همه می ریزن توی خیابون میگن بیاین حکومت رو عوض کنیم ؟؟؟ـ
و خاک تو سر ... یک نفس عمیق ... یک ، دو ، سه ... گوس فراباآآآ ... ! ـ

کی ؟؟؟ ... چند قرن طول میکشه تا درس عبرت یاد بگیریم ؟؟؟
ـ
ـ

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home