Wednesday, April 2, 2008

crazy theories





چندتا تئوری این چند روز فکرم رو مشغول کردن
یکی اینکه یه بنده خدایی یکبار در یکی از انجمن‌های اورکات گفته بود جهان ما یک جهان شبیه سازی شده در یک لکه جوهر است... ـ
بعید نیست ! ـ
یا اصن ممکنه ماها جزئی از یک نرم افزار شبیه سازی شده باشیم . احتیاجی هم نیست 2000 سال صبر کرده باشن تا ببینن امروز در چه حال هستیم اونا با دور سریع نگاه می‌کنن ولی ما احساس نمی‌کنیم ... مثلاً ممکنه ما پریروز را تجربه کرده باشیم ولی سه روز پیش را آنها در یک لحظه رد کردند ولی برنامه‌نویسی انجام شده خاطراتی را از آنها در ذهنمان می‌گذارد . پیش بینی خواب هم شده : صحنه‌هایی مثل تندخوانی کتاب که خیلی نگهداشتنشان درحافظه آسان نیست . از طرف دیگر چند نوع مذهب هم گذاشته‌اند ببینند آخروعاقبتشان چه می‌شود و مثل همه بازیهای کامپیوتری هر گروه هدفی دارد : ظهور منجی - نابودی دنیا - برده‌داری - و ... ـ
خیلی توضیح داره ولی باشه برای بعد


تئوری بعدی اینه که در یک محدوده از خلافکاری های سطح بالا هیچکس جرات برخورد با شما را ندارد . مثلاً شمشیر دستتان بگیرید و در خیابان راه بروید هیچ پلیس غیر مسلحی جلوتان را نمیگیرد ولی اگر مسلح باشد ممکن است کمی به تعقیب شما بپردازند یا حتی سوال و جواب کنند ... نمیدونم چطوری بگم ... گاهی مسائل روانی هم هست : مثلاً در خیابان شلوغی راه می‌روید و شخصی با یک شلوار کوتاه و عرقگیر راه می‌رود شما با خود می‌گویید حتماً خونش یکی از همین ساختمانهای شعاع 30 متری اینجاست اگرنه جرات نمی‌کرد اینطوری بچرخد که !‌یا اصن شخصی اسلحه به کمرش بسته باشد . همه میگن یا دوربین مخفیست - یا مامور مخفی است یا هفت‌تیرش اسباب بازیه یا یارو خل و چله و از این حرفها . تازه این حرفها رو هم که نگین هم نمیرین جلو بگین یالا اسلحت رو بنداز تو سطل آشغال چون حمل اسلحه بدون جواز قانونی عملی غیر قانونیست . هر پلیسی هم بهتان گیر نمی‌دهد
یا مثلاً در یک اداره شخصی خطایی می‌کند که روسا می‌بینند یا باید اخراجش کنند و یا مجازاتی که یک درجه پایین‌تر از اخراج است و اگر آن را اعمال کنند همه می‌گویند جرات نداشتن اخراجش کنند و بنا به قوانین کار خطای وارده درحد اخراج و یا شدیدترین مجازات نبوده بنابراین می‌گویند ایندفعه اشکال نداره ... معولاً دفعه‌های بعدی هم در صورت رعایت فاصله بین خطاها همین می‌شود ... ـ

تئوری بعدی ... فلسفه بعدی اینه که همه ما فکر می‌کنیم نظرمان راجع به دین - سیاست - علم یا یک موضوع خاص دیگر درست است ولی درست اینه که هیچکس درست نمی‌گوید چون از هر کس راجع به آن سوال کنید و نظر بخواهید یک چیزی می‌گوید پس همواره در معیار عده‌ای شما اشتباه می‌گویید ... درست بودن نسبی است

فعلاً همینقدر از دانشم رو دانشمندا تحلیل کنن تا بعد ... ! ـ
ـ

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home